یه خط مشق مینوشتیم، یه بار ساعت رو میدیدیم، یادش بهخیر ثانیهها را میشمردیم تا ساعت 5 بشه و مجوز داشته باشیم بالشها را بچینیم وسط هال از این سر تا اون سر، بعدشم همگی دراز میکشیدیم جلو تلویزیون سیاه و سفید توشیبا و به اینترتیب میرفتیم توی دنیای قشنگ کارتونها و عروسکها. کلاه قرمزی و پسر خاله، بستنیها، هادی و هدی، خونه مادربزرگه، زی زی گولو، مدرسهی موشها، السون و ولستون، سنجد، چاق و لاغر و… همه و همه از عروسکهای محبوب دوران کودکیمان بودند. از نظرمان عروسکها زنده بودند، برای همین همیشه پل ارتباطی خوبی بین دنیای ما و بزرگترها بهحساب میاومدند؛ حرفهای اونها رو راحتتر از حرفهای پدر و مادرهامان قبول میکردیم و این دلیل خوبی بود که تا میتونستند مطالب آموزشی و اخلاقی رو از زبان عروسکها و با بازی به ما یاد میدادند و البته که موثر هم بود.
بر و بچههای نشر گاج هم که بچههای دیروزند این مطالب رو خوب میدونند، خوب هر چی باشه خودشون هم یه روزی جلوی همون تلویزیونها دراز میکشیدند، میدونند که چقدر عروسکها تو دنیای بچهها پررنگاند، برای همین دست به دست هم دادند و یه محصول جالب برای بچههای امروز تولید کردند،
کتاب عروسکی شیر و قفس تو 10 صفحهی مصور و توسط انتشارات بینالمللی گاج چاپ شده است.
0دیدگاه کاربران